نیر تبریزی

نیر تبریزی

شمارهٔ ۱۳۱

۱

سخت ای لعبت شیرین همه جا رو شده‌ای

عهد دیرینه نپای و گله نشنو شده‌ای

۲

کام فرهاد چه سان تلخ نگردد که بهشر

همه شور است که همخوابۀ خسرو شده‌ای

۳

کس چو خورشید تر اسیر نیارستی دید

حالی انگشت نما همچو مه نو شده‌ای

۴

گندم خال ترا جان به بها میدادند

خبرت هست که بیقدر ترا ز جو شده‌ای

۵

پی صید تو بهر گوشه دو صد دام فریب

تو چو آهو بچه هر سو بتک و دو شده‌ای

۶

مدعی روی تو شب خواب نمیدید و کنون

جلوه گر در همه آفاق چو پرتو شده‌ای

تصاویر و صوت

نظرات