
نیر تبریزی
شمارهٔ ۱۴۲
۱
شبی پرسیدم از خلوت نشینی
حریفی نکته سنج و خرده بینی
۲
ز استغنای عشق و کبر مستی
بکونین بر فشانده آستینی
۳
که احمد گر بود سرّ احد چیست
ز میمش در میان فرق مبینی
۴
قدح لبریز کرد از بادۀ ناب
ز خویشم برد با یک ساتکینی
۵
در آنمستی بگوشم هاتف غیب
ز خواجه خواند شعر دل نشینی
۶
که ای صوفی شراب انگه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی
نظرات