
نیر تبریزی
شمارهٔ ۳۶
۱
کدام آیت رحمت که در جبین تو نیست
کدام لطف و ملاحت که در عجین تو نیست
۲
از این درخت رطب در به روی خلق مبند
که کس به شهر نبینم که خوشه چین تو نیست
۳
نه من به شهد لبت چون مگس حریصم و بس
که را که پای تعلق در انگبین تو نیست
۴
تو به که در همه عالم قرین کس نشوی
که در جهان نکوئی کسی قرین تو نیست
۵
نسب به یوسف مصری بری مگر به نژاد
که دل نمانده در این شهر کاو رهین تو نیست
۶
شکست عهد تو و من خوشم بحمد الله
که روسیاهیم از زلف عنبرین تو نیست
نظرات