نیر تبریزی

نیر تبریزی

شمارهٔ ۴۱

۱

تا دل من ریش و لعل و نمکین است

ریش به از مرهم است گر نمک این است

۲

خرمن مشگست زلف او مزنش هان

شانه که غارتگر صبا بکمین است

۳

سر بزن ای ترک ساده هندوی خط را

اجر غلامی که سرکشید همین است

۴

زاهد اگر آیتی بحسن تو خواهد

خط غبار رخت کتاب مبین است

۵

واعظ از حد مسر فسانه که ما را

سابقه عشق تا بروز پسین است

۶

جذبه عشق آتشی است و تاب نیارد

شیخ تنگ مایه را که خانه بنین است

۷

رشته زلف نگار اگر بکف آری

سست مگیرش دلا که حبل متین است

۸

کشته تیغ ترا گواه چه حاجت

نرگس مست تو خود گواه امین است

۹

نیّر بیدل که رو بکوی تو آورد

خواجه مرانش ز در که ملک یمین است

تصاویر و صوت

نظرات