نیر تبریزی

نیر تبریزی

شمارهٔ ۶۹

۱

نگار من چو بتاراج عقل و دین خیزد

غبار لشگرش از ترک تا بچین خیزد

۲

ملفق است بهم نیش و انگبین چه عجب

خطی سیه گر از آنسکان انگبین خیزد

۳

زهی خلف که دمادم ز آسمان و زمین

بمادر و پدر پاکت آفرین خیزد

۴

نه چونتو کوکب درخشان ز آسمان تابد

نه چونتو سروسهی قامت از زمین خیزد

۵

به گلشنِ تو ، خزان و بهار یکسان است،

چُو گل به بادِ خزان رفت ، یاسمین خیزد

۶

زیکدو جرعه بگلزار چهره ده آبی

نظاره کن که چه گلهای آتشین خیزد

۷

دو چشم مست دو لب مست و هرچه خواهی مست

نعوذ بالله اگر شحنه از کمین خیزد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۳/۱۹ - ۱۱:۲۵:۴۶
به گلشنِ تو ، خزان و بهار یکسان است،
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۳/۱۹ - ۱۱:۲۶:۵۴
چُو گل به بادِ خزان رفت ، یاسمین خیزد