نیر تبریزی

نیر تبریزی

شمارهٔ ۷۰

۱

نه من از تنگی دام است که در فریادم

می بنالم که بسر وقت رسد صیادم

۲

سیر شد زینچمن سبز دل ناشادم

کاش میکرد بخود روی قفس صیادم

۳

تیر کز شست بشد باز نگردد کمان

پند پیران چه کنم من که دل از کف دادم

۴

گشت دور فلک از منت تعمیر مرا

خنک آنروز که سیلی برد از بنیادم

۵

منکه از خلد برین دل نگران بستم بار

تا سر کوی تو دیدم همه رفت از یادم

۶

خواجه دشوار پسند است و مرا روی سیاه

ترسم از بندگی خویش کند آزادم

۷

گله از آدم خاکی نه طریق ادبست

گرچه آورد در این دیر خراب آبادم

۸

لطف سلطان ازل خواست که از سجدۀ خاک

باد این نخوت بیهوده دهد بربادم

۹

نخورم غم که برد باز بدان گلشن قدس

علت نخوت و مستی چو ز سر بنهادم

۱۰

وارث ساقی کوثر شه مهر افسر طوس

آنکه با داغ غلامیش ز مادر زادم

تصاویر و صوت

نظرات