
نیر تبریزی
شمارهٔ ۷۳
۱
دلبر من به چهره چون زلف معنبر آورد
مهر نخوشه جا دهد مه به دو پیکر آورد
۲
میوه ندید سرو را کس به جهان تو بوالعجب
از چه گلی که سرو تو میوهٔ شکّر آورد
۳
صد ره اگر بری سرم شعلهٔ شمع پیکرم
سوزد و ریزد اشک خون تا سر دیگر آورد
۴
زندهبهگور اگر کند کس نکند ملامتش
مام بشر پس از تو گر حور مصوّر آورد
نظرات