نیر تبریزی

نیر تبریزی

بخش ۱۵ - آمدن اهل‌بیت به مصرع شهدا و زبان حال از قول جناب زینب به حضرت سیدالشهداء

۱

چون گرفتند ره کوی شهادت در پیش

زمرۀ خیل اسیران به هزاران تشویش

۲

هر یکی نعش شهیدی به بر آورد چو جان

کرد با همدم خود شرح پریشانی خویش

۳

زان میان زینب دل‌سوخته با ناله و زار

از ستمکاری آن طایفۀ کافرکیش

۴

روی بر پای برادر بنهاد از سر شوق

گفت کی سینۀ مجروح مرا مرهم ریش

۵

به چه عضو تو زنم بوسه نداند چه کند

بر سر سفرۀ سلطان چو نشنید درویش

۶

این تویی با من و غوغای رقیبان از پس

وین منم بی تو گرفته ره صحرا در پیش

۷

تو سفر کردی و در کار دل‌آزاری من

آسمان تیر جفا پاک بپرداخت ز کیش

۸

هجر با صبر من آن کرد که بادی به غبار

خصم با جان من آن کرد که سیلی به حشیش

۹

تو و من بعد نگهداری این قوم عزیز

من و من بعد پرستاری این جمع پریش

۱۰

چارۀ هجر شکیب است و لیکن چه کنم

که بود درد فراق توام از حوصله پیش

تصاویر و صوت

نظرات