
نیر تبریزی
شمارهٔ ۶۹
۱
با سینه غمت را سروکار بست و گرنه
صد بار ز آه سحرش سوخته بودم
۲
یک لحظه فراق توام از دیده فرو ریخت
اشکی که به صد خون دل اندوخته بودم
۳
تا جای خیالت نشود تیره شب هجر
صد مشعله از آه دل افروخته بودم
نظرات