
حکیم نزاری
بخش ۲۲ - به مستی سواری مکن
۱
به پایانِ مستی سواری مکن
سبکساری و بیقراری مکن
۲
تو مفلوجی و بارگی باد پای
اگر عقل داری نجنبی ز جای
۳
چو نتوان همی بر زمین رفت راست
تمنّای معراج کردن خطاست
۴
سلیمان نِهای بادبازی مکن
چو دندانْنداری گرازی مکن
۵
نه نیرویِ بازو و نه زور پای
مکن بر عنان ور کیب آزمای
۶
حذر واجب است از کمیِت مدام
که هم بد رکاب است و هم بد لگام
نظرات