حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۰۴۷

۱

ماییم و نیم جان و جهانی و نیم‌جو

جان از برایِ می که ستاند زما گرو

۲

ای یار اگر نداری طاقت گریز کن

چون از مصافِ عشق برآمد غریو و غو

۳

میدانِ عشق و معرکۀ عشق و زخم‌ِ عشق

گر هیچت اختیار بود در میان مرو

۴

گر برگِ جای دوست نداری و راه‌ِ دوست

در تنگ‌نایِ عشق سرِ خویش گیر و دو

۵

ما با حواریانِ سماوات در گویم

اینک نهاده‌ایم به دعوی قدم به گو

۶

طوبا به چشمِ وهم مصوّر کند خطیب

بی‌چاره سیاه می‌طلبد از نهالِ نو

۷

گر سیر شد ز مؤعظۀ عاقلان دلت

تذکیرِ عاشقانه بیا و ز من شنو

۸

إلّا به پای‌مردیِ جبریلِ پای‌مرد

بر طاقِ آسمان نتوانند بست خو

۹

در کیشِ عاشقان برافکنده عقل و حکم

در پیشِ آفتاب جهان‌تاب تیغ و ضو

۱۰

در کشت‌زارِ عالمِ دنیا نزاریا

إلّا به داسِ همّتِ مردان مکن درو

۱۱

خواهی بهشتِ عدن بگویم ترا عیان

از حلقۀ ولایتِ عدنان برون مشو

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۲ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی  به کوشش دکتر سید علیرضا مجتهدزاده - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۳۰۰

نظرات