
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۰۵۲
۱
گر شبکی نشستمی با بُتِ خویش رو به رو
وه که چه عیش کردمی تازه به تازه نو به نو
۲
گه لبکش مزیدمی گه زنخش گزیدمی
گه گلِ وصل چیدمی رنگ به رنگ بو به بو
۳
گه شکرش ربودمی گه کمرش گشودمی
گاه ز وصل سودمی سینه به سینه رو به رو
۴
هم چو قدش ندیده ام سرو به هیچ بوستان
گر چه بسی بگشته ام باغ به باغ جو به جو
۵
چند ترا طلب کنم خانه به خانه در به در
چند گریزی از برم کوچه به کوچه کو به کو
نظرات
ر.غ