حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۰۹۵

۱

زین پیش اگر مجنون دیوانه بُد اکنون که

از شبنم عشقِ او یک قطره و جیحون که

۲

مجنون همه ی لیلی لیلی همه ی مجنون

این جا نه دویی باشد لیلی چه و مجنون که

۳

چون موج برانگیزد چون اسب برون تازد

در معرض این و آن دریا چه و هامون که

۴

دانم که نمی‌داند مفروغ ز مستأنف

گر معرفتی داری مافوق که مادون که

۵

یک جوهرِ فرد آمد در عالم کثرت عشق

بر هم زدگان دانند افسرده که مجنون که

۶

دیرینه حکایت‌ها با اوست نزاری را

تا خود چه کند عرضه بر رایِ همایون که

۷

خونِ رز و خونِ دل تا چند خوری هر دو

تا خود که برون آید از عهده ی این خون که

تصاویر و صوت

نظرات