
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۱۰۵
۱
منم آن زاهد دورِ زمانه
که باشم ساکنِ خمّارخانه
۲
گهی پوشیده رنگ صوفیانه
گهی بسته قبای کافرانه
۳
گهی از کار دنیا بر کرانه
گهی در بندِ دام از حرص دانه
۴
گهی دایر چو پرگار زمانه
گهی ساکن چو نقطه در میانه
۵
گهی قارون به گنجِ شایگانه
گهی پول سیه در خان و مان نه
۶
گهی جان کرده قربان عاشقانه
گهی از سایه ترسان بد دلانه
۷
گهی مرغ خرد را آشیانه
گهی تیر ملامت را نشانه
۸
گهی بر سدرهام کرّوبیانه
گهی بر خاک ره چون آستانه
۹
نزاری چند از افسون و فسانه
چنین بر خود چه میجویی بهانه
۱۰
چه خیزد زین حدیث عامیانه
ز پا تا کی شوی با سر چو شانه
۱۱
اگر خواهی حیات جاودانه
به یکرنگی توانی شد یگانه
تصاویر و صوت

نظرات