حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۱۰۸

۱

تو مرا هم‌نفسِ دیرینه

من همان احمدکِ پارینه

۲

هم‌چنان است که بر آهن و سنگ

نقش اخلاص توام بر سینه

۳

هر کجا مهر و محبت باشد

درنگنجد سرِ مویی کینه

۴

باده ی شوق و شرابِ کهنه

آن حلال است ولیکن این نه

۵

مرغِ دل در قفسِ سینه ی ما

دانه ی عشق خورد نی چینه

۶

پوش ما هیچ تفاوت نکند

گر نسیج است اگر پشمینه

۷

نوش باید که بود آماده

اگر ام روزی اگر دوشینه

۸

نقد را باش که سودت نکند

غیبِ فردایی و فوتِ دینه

۹

ساقیا می به نزاری می‌ده

روز چه شنبه و چه آدینه

۱۰

می به سیمینه و زرّینه مده

در سفالینه ده و چوبینه

۱۱

گر زبر زیر شود زیر زبر

من و کنج خود و گنجِ سینه

تصاویر و صوت

نظرات