
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۱۱۷
۱
گر هیچ به کویِ ما کنی رای
بر خانه ی چشم ما فرود آی
۲
گرچه نبود چو من گدا را
در خوردِ نزولِ پادشا جای
۳
زان روی که خانه خانه ی تست
زنهار مضایقت مفرمای
۴
تا پیش کشی کنیم حالی
از حقّه ی دیده ی گهرزای
۵
پروای کسی دگر ندارم
از توبه خودم کدام پروای
۶
دریاب که شد ز دست کارم
آخر گذری کن از سرِ پای
۷
ای سرو روان به موسم گل
روزی به طوافِ باغ ما آی
۸
هم بلبل را چو من در آشوب
هم باغ به روی خود بیارای
۹
گو باد نزاری و به زاری
آیا بود این سعادتم وای
تصاویر و صوت

نظرات