
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۱۴۰
۱
گر مستی و گر هواپرستی
از ما بگذر چنان که هستی
۲
در شور که در هوای شیرین
هم شیفتگی به است و مستی
۳
چون سدره اگر بلند قدری
با همت خود هنوز پستی
۴
لافی زدی از مصاف وحدت
وز حملهی اولین بجستی
۵
اندیشه کن از جنود ارواح
یاد آر ز ساغر الستی
۶
با ما به وفاق عهد کردی
وز ما به نفاق برشکستی
۷
سودت نکند ثناسرایی
چون سینهی سرّ ما بخستی
۸
دستان چه کنی که پورِ دستان
شمشیر همی زند دو دستی
۹
رسوا کندت نزاریا عشق
گر قلب به ناقدان فرستی
۱۰
با خویش چه میکنی ز خود دور
بیخویشتنی و بباش و رستی
تصاویر و صوت

نظرات