حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۱۴۱

۱

چه شب بود آن که از ما برشکستی

کزان شب باز در در وصل بستی

۲

چه رسوا کردی اندر شهر ما را

شدی در پرده‌ی عصمت نشستی

۳

رقیبان گرچه مانع می‌شوندت

نگویم نیستی معذور هستی

۴

ولی گه گه ز روی مهربانی

کم آخر زان که پیغامی فرستی

۵

غرض‌خواهان زبان در من کشیدند

گناهم عاشقی بوده‌ست و مستی

۶

ز من برگشتی از بهر رقیبان

به رغم دوستان دشمن‌ پرستی

۷

نزاری از رقیبان چند نالی

کم خود گیر از دشمن برستی

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۲ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی  به کوشش دکتر سید علیرضا مجتهدزاده - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۴۰۸

نظرات