حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۱۴۲

۱

گر تو را با ما نه یاری با تو ما را دوستی

دوستی بس معتبر اصلی‌ست یارا دوستی

۲

دوستی باید که در باطن بود چون نقش سنگ

لایق از محرم نباشد آشکارا دوستی

۳

دشمن خود باش تا باشی مگر با دوست دوست

دشمنی آخر مقابل کی بود با دوستی

۴

گر میان دوست می‌خواهی ز خود شو برکنار

در میان فرقی بود از دشمنی تا دوستی

۵

ور کنار دوست می‌خواهی برون شو از میان

دوست خود داند تو را یا دشمنی یا دوستی

۶

هر دو نبود یا تو یا او خود همه او و تو هیچ

خویش دشمن باش اگر با دوست تنها دوستی

۷

هر که آورده‌ست از آنجا دشمنی با خویشتن

کی تواند برد ازین‌جا باز آنجا دوستی

۸

مست خواهم رفت چون مست آمدم از ابتدا

منتها هم دوستی شد چون ز مبدا دوستی

۹

تبعثون دریافتم سرّ تموتون کشف شد

تا نپنداری مگر مستم ز صهبا دوستی

۱۰

معتبر پندی ست بشنو از نزاری بی‌ریا

هر چه دیگر هیچ باقی نیست الا دوستی

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۲ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی  به کوشش دکتر سید علیرضا مجتهدزاده - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۴۰۶

نظرات