
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۱۵۱
۱
ساقیا خیز و برافروز سبک مصباحی
قفل اندیشه ی بی فایده را مفتاحی
۲
درد ِ سر دارم و سودایِ دل و رنج ِ دماغ
بده این مشکل پیش آمده را اصلاحی
۳
لنگرِ خم بگشایید که کشتی ز محیط
نتوان برد برون بی مددِ ملاحی
۴
من در افتادم و از من بستد عشق مرا
غرقه ای را چه محل در دهن تمساحی
۵
مرهمِ عشق جراحت بود و به نشود
که مداواش محال است به هر جراحی
۶
روح ثانیش نهادند لقب زیرا شد
هر زمان راحتِ روحی دگر از هر راحی
۷
ما به اقدام همم سیر سماوات کنیم
سیرِ عشاق بدیع است ز هر سیاحی
۸
هر کسی لازمه ای دارد و طرزی در شعر
راح را هم چو نزاری نبود مداحی
۹
گر چه با نور ِ قدح حاجت آن نیست و لیک
ساقیا خیر و برافروز سبک مصباحی
نظرات