حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۱۵۵

۱

مرا جز تو باری نباشد مرادی

که وحدت نبودست بی اتحادی

۲

به عقد ِ بناگوشِ تست اعتقادم

جز اینم نباشد دگر اعتقادی

۳

اگر نه به تو زنده باشم چه باشم

چو بر رویِ دیوارِ نقش عِمادی

۴

چو هست این محبت زمبدایِ فطرت

نه ممکن که مبدا بود بی معادی

۵

به هرزه نباشد هم آخر ز جایی

طمع کرده ام در حصولِ مرادی

۶

گشادی درآید به کارم که آخر

کمر بسته ام از پی انقیادی

۷

به دست آورم عاقبت پای مردی

به سر وقت ما آخر افتد جوادی

۸

وصال تو ممکن که گردد میسر

بکوشم که هم واجب است اجتهادی

۹

گرت دل ز سنگ است هم جنبشی کن

نزاری نباشی کم از هر جمادی

تصاویر و صوت

نظرات