
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۱۶۰
۱
عجب که رغبت دیدار دوستان کردی
قدم به کلبه ما رنجه ناگهان کردی
۲
کدام خصم غباری میان ما انگیخت
که پای باز گرفتی و سر گران کردی
۳
کدام باد ندانم بسوی مات افکند
چه لطف بود که با جان بیدلان کردی
۴
بیا که با تو به خلوت عتابها دارم
کس این کند که تو با یار مهربان کردی
۵
دلم ز یاد تو یک لحظه نبد حالی
عجب که یاد نزاری ناتوان کردی
تصاویر و صوت

نظرات