حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۱۶۹

۱

رسید جان به دهانم ز آرزومندی

مقام مرحمت است این نه موضعِ تندی

۲

سزا منم به عقوبت گناه کار منم

زبانِ بی‌گنهت را به هرزه می‌بندی

۳

اگر به خون‌ِ منت رغبتی‌ست بسم‌الله

مرا چه به‌ ز متاعی که آن تو بپسندی

۴

دگر جواب سلامم نمی‌دهی شاید

رضا رضایِ تو مخدومی و خداوندی

۵

ولی به خلعتِ دشنام لطف کن باری

که از عتابِ توم حاصل است خرسندی

۶

نظر ز کارِ من دل شکسته باز مگیر

بود که در سرت افتد که باز پیوندی

۷

به هر دو دیده کند بندگیِ خاکِ درت

نزاریی که پدر را نکرد فرزندی

تصاویر و صوت

نظرات