
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۱۸
۱
ای یار برشکسته از ما این چه عادت است
آخر بیا که روی تو دیدن سعادت است
۲
بیمار رنج برده ی دیرینهی توام
ما را چنان بپرس که شرط عیادت است
۳
خود اشتیاق روی تو از هر چه در خیال
ممکن بود که شرح پذیرد زیادت است
۴
مشنوکه مهرت از دل تنگم برون رود
بدگوی را هر آینه تخلیط عادت است
۵
ایمانی من درست به بالای چست تست
در نفی لا نه اول حرف شهادت است
۶
دیرینه دوستی تو هم راه جان ماست
ما راز بدو کون به تو این ارادت است
۷
گر می کشد نزاری و گرمی نوازدت
تو مستفید باش که زو استفادت است
تصاویر و صوت

نظرات