
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۱۸۲
۱
وفا نکردی و از دوستی بگردیدی
صلاحِ خویش مگر شیوه ی دگر دیدی
۲
زمانه داد بسی روزگار هجرانم
تو چون زمانه مگر چشم تیره در دیدی
۳
مگر زمانه خلافِ منت نمود به خواب
که طرفه خوابی شیرینتر از شکر دیدی
۴
کنون تُرُش منشین چون به عرض گه رفتی
متاعِ نازک و بازارِ تیز و تر دیدی
۵
چو دست داد به من در وفا چه گفت ای دل
به چشم تجربه باری قدم بگردیدی
۶
نزاریا نه ترا گفتهام که از خوبان
وفا و عهد نبینی بگو اگر دیدی
۷
نگفتمت تو نزاری نزاریا زنهار
که با قوی نکنی دست در کمر دیدی
تصاویر و صوت

نظرات