
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۲۷۹
۱
فرتوت عشق را نگریزد ز بی دلی
ای یار بد مگوی تو باری که عاقلی
۲
عیبت نمی کنم که ز مبدای کن فکان
دانسته ام که در چه مقامات مشکلی
۳
غیر تو هیچ نیست حجابی که بگذری
دانی که بعد قطع سفر در چه منزلی
۴
صبرم نداشت طاقت حسن جمال او
آری که بر خلاف محقی است مبطلی
۵
بر ما چه اعتراض که مستیم و عاشقیم
طعنه مزن که سینه ی مجروح می خلی
۶
گر هست از محبت آل علی اثر
بر خوان ز روزنامه ی عرفان سینجلی
۷
این جا کسی دگر نرسد جز موحدی
کورا بود محبت ذریت علی
۸
آری نزاریا تو و آن فرخ آستان
کاقبال بر درش بنشیند به مقبلی
تصاویر و صوت

نظرات