حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۲۹۸

۱

دگر باره کردم اعادت به می

اِلی اصلِه یَرجع کلُّ شَی

۲

به تحصیلِ لیلیِ من بی قرار

چو مجنون در افتاده از حی به حی

۳

بر امّید کرّوبیِ هم نفس

بساطِ زمین کرده ام جمله طی

۴

کنون یافتم آن چه مطلوب بود

شدم فارغ از وعده ی کو و کی

۵

به رسمِ رنودم به کف بر کؤوس

چه کارم به آیینِ کاووس و کی

۶

زمانه ندانم که دردِ مرا

دوا تا به کی کرد خواهد به کی

۷

به راحی مداوا کنم روح را

که عکسش بریزد ز خورشید خوی

۸

همه ساله بر خم بگردم چنان

که پیرامنِ قُطب گردد جدَی

۹

من و سر نهادن بر آن آستان

که خم خانه مشتق شد از نامِ وی

۱۰

نزاری ز اندوهِ مَی شد نزار

بهل تا بنالد به زاری چو نی

۱۱

خداوندِ فطرت ز مبدایِ کون

سخن را بدو داد و او را به مَی

تصاویر و صوت

نظرات