
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۳۰۲
۱
ساقیا می بیار حالی می
که ندارم سرِ کجا که و کی
۲
خلوتی کن که عشق بپسندد
نه چو نفرت گرفته عشق از وی
۳
دردِ مخموری مرا دانی
که نباشد علاج الا می
۴
هیچ درمان دگر نخواهد بود
گفتهاند آخِرُ الدَوا الکی
۵
باز گردد به اصلِ خود هر چیز
چند گویی بس از شی ولاشی
۶
خنب شخص من است و می جانم
زنده بی جان کجا بود رگ و پی
۷
بر سرم کن چنان شرابی پُر
که ز پیشانیم بریزد خوی
۸
شرحِ ماء العنب نخواندهای
وِ مِن الماءِ کُلّ شِی ءِ حی
۹
جامِ می بر کف نزاری نه
تا برآرد دمار از دمِ دی
۱۰
ورقِ نام و ننگ را طی کن
تا کی از طمطراقِ حاتمِ طی
تصاویر و صوت

نظرات