حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۱۳۲۵

۱

دوزخِ دنیاست تاویلِ فراقِ آن جهانی

با تو بر گفتیم یارا تا بدانی گر ندانی

۲

قیمتِ یاران ندانستیم و قدرِ هم‌نشینان

فوت کردیم ای دریغا روزگارِ زندگانی

۳

ز ابتدا تا با که شد هم راه توفیقِ محبت

ما ندانستیم باری قدر قدرِ یار جانی

۴

حَبَّذا اوقاتِ مهجورانِ دایم در حضورش

هر که غایب شد ز خود دارد حضورِ جاودانی

۵

پرده بازییی که می‌آرد برون هر دم زمانه

حقّه ی دیگر پر از اعجوبه ی آخِر زمانی

۶

رخت می‌باید سبک بر بستن و تحویل کردن

می‌فزاید حرص و آزِ ما امانی بر امانی

۷

مخطی و ساهی ندارند اختیاری در مسالک

آدمی ایمن نباشد از قضایِ آسمانی

۸

عاقبت جان در سرِ دنیا کنی مشتاب ای دل

تا نپنداری که چیزی یافته‌ستی رایگانی

۹

یک جهت شو تا دهندت بر سریرِ سد ره جایی

هر چه بیرون آمد از این چارچوبِ استخوانی

۱۰

تو نمی‌آیی برون از خانهء پندار و مالک

زود بر چیند ز قصر و منظرت فرش و اوانی

۱۱

با دلِ پر کینه و نفسِ تهی و نفسِ ناقص

مُهر بر لب نه نزاری چند لاف از مهربانی

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۲ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی  به کوشش دکتر سید علیرضا مجتهدزاده - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۵۹۲

نظرات