
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۴۴
۱
جز عشق پیشوا نکند هر که عاشق است
زیرا که عاشقان همه را عشق سایق است
۲
تسلیم راه عشق کند هر چه هست و نیست
وین کار عاشقی است که در عشق صادق است
۳
گر بر عدم نباشد عاشق پسند نیست
آن گه که از وجود بپرداخت لایق است
۴
ناممکن است عشق پرستی و عافیت
کاندر طریق عشق پرستی عوایق است
۵
خوش میرسد ز دوست به ما هرچه می رسد
در عشق او جراحت و راحت موافق است
۶
سهل است اگر در آتش هجران بسوختیم
خشنود می رویم که امّید واثق است
۷
دم درکشیده ایم و زبان درکشیده اند
چون خالق آگه است چه باک از خلایق است
۸
ما را بهانه نیست که اینجا نظرگهیست
عذرا نشانه ی نظر عشق وامق است
۹
زین هر فسرده یی که نداند که عشق چیست
آوازه می کند که نزاری منافق است
نظرات