
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۶۳
۱
ابرِ نیسان دیده ی گریان ماست
دوزخ سوزان دل بریان ماست
۲
چون ز درد سینه میگرییم زار
هرکجا دردیست در دیوان ماست
۳
سر ز جایی عاقبت بیرون کند
جنبشی کاندر میان جان ماست
۴
گر مسلمانیست این گر کافریست
قبلهٔ ما هم رخ جانان ماست
۵
عشق اگر نیک است اگر بد عاشقیم
یار اگر خوب است اگر زشت آن ماست
۶
بندهٔ دیوانگان صادقیم
گرچه گردون بندهٔ فرمان ماست
۷
کس نمیداند چو ما دیوانگی
کآیت دیوانگی در شأن ماست
۸
ما نزاری نیستیم او کیست هیچ
قطرهای از بحر بیپایان ماست
نظرات