
حکیم نزاری
شمارهٔ ۱۹۷
۱
گر از خیال مرا با تو دوش صورت بست
که در مقام وفا با منت نفاقی هست
۲
شنیده باشی و دانی که در مثل گویند
حدیث مست نگیرند عاقلان بر دست
۳
در این که ترک ادب کردم اشتباهی نیست
ولی درست شود شیشه باز چون بشکست
۴
هزار بندگی ات کرده ام به یک تقصیر
ز دوستان وفادار باز نتوان جست
۵
ز وصل و هجر بر ابنای روزگار به فخر
ز اتفاق شما کرده ام غلو پیوست
۶
چنان مکن که زبان در کشند دشمن و دوست
که جوش و بوش نزاری به عاقبت بنشست
نظرات