حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۲۱۰

۱

وقت گل جام مروق نتوان داد از دست

جان من جان من الحق نتوان داد از دست

۲

یار هم صحبت دیرینه به تزویر محال

که به هم بر نهد احمق نتوان داد از دست

۳

سر گلگون می از دست مده حاضر باش

کان عنانی ست که مطلق نتوان داد از دست

۴

تا رسیدن به تماشای گلستان بهشت

چمن باغ خورنق نتوان داد از دست

۵

تا به چنگ آمدن زلف حواری حالی

دامن یار مرفق نتوان داد از دست

۶

گل و مل حاضر و منظور نزاری ناظر

بر مجاز این همه رونق نتوان داد از دست

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۳۶۰

نظرات