
حکیم نزاری
شمارهٔ ۲۲۸
۱
آن را که در فراق صبوری میسرست
عشقش همیشه بر هوس دل مقدر است
۲
در عشق سوز باید و با سوز درد دل
آری هوس نه عشق بود کار دیگرست
۳
عشق مجاز را ز حقیقت توان شناخت
آواز نوحهگر نه چو فریاد مادرست
۴
آه از دلی که جان گرامی به عشق داد
با جان رفته آتش سوداش در برست
۵
میسوزد و هنوز همان عاشق است زار
میمیرد و هنوز همان مهرپرورست
نظرات