حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۲۵۷

۱

اقبال قاصدی که رسد از جنابِ دوست

فرخنده طالعی که ببوسم خطابِ دوست

۲

ای پیک اگر هزار مهم فوت می‌شود

چندان مرو که باز نویسم جوابِ دوست

۳

گر دوست را به خونِ محبّان ارادت است

گردن نهیم و سر نکشیم از صوابِ دوست

۴

با دشمنان که غاشیهء جهل می‌کشند

گو دستِ ما و دولتِ پا و رکابِ دوست

۵

ای ساقی مسیح صفت بهرِ تشنگان

جامی فرست تا بچشند از شراب دوست

۶

در سینه حاضرست گر از دیده غایب است

بر دوستان حجاب نباشد نقابِ دوست

۷

حوضِ بهشت و سایهء طوبا چه می‌کنم

گر پرتوی به ما رسد از آفتابِ دوست

۸

مقری به بام بر شو و قامت بزن بگوی

کز قبله کرد روی نزاری به بابِ دوست

تصاویر و صوت

نظرات