حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۲۸۹

۱

حرام بر من و بر هر که بی تو می خورده ست

بر آن که خورد حلالش حرام کی کرده ست

۲

به حکمِ عقل حرام است نان و آب برو

که ناحق از خود هر دم دلی بیازرده ست

۳

به غیرِ خمر و زنا و ربا و غیبت و قتل

حلال داند وین رخصتش که آورده ست

۴

هنوز لحمِ خنازیر خوردن اولاتر

بر آن که تن به طعام یتیم پرورده ست

۵

به خمر خانه رو و خمر خواه و حالی خور

که فرشِ عیش و بساطِ نشاط گسترده ست

۶

به رغمِ عادتِ بدگوی نیک بخت به طبع

ز بامداد گرفته ست جامِ می بردست

۷

خوشی درآ به خراباتِ عشق و فارغ شو

ز هرچه بر زبر و زیرِ این سرا پرده ست

۸

کسی که بوی نبرده ست از شمامۀ عشق

گرش چو عود بسوزی هنوز افسرده ست

۹

لطیفه هایِ نزاری حقایقِ محض است

تو عفو کن به بزرگی که در سخن خرده ست

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۸۸۸

نظرات