حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۳۲۰

۱

مرا به صبر نمودن ، ثبات ممکن نیست

که بی تو زنده دلان را حیات ممکن نیست

۲

بر آستان تو تسلیم گشته ایم چو خاک

سفر ز کوی تو در ممکنات ممکن نیست

۳

بسی بگشتم و بسیار خوب رو دیدم

ولی به لطف تو در کاینات ممکن نیست

۴

به سومنات اگر از صورت تو نقش برند

دگر که سجده کند پیش لات ممکن نیست

۵

خلاص چشم نمیدارم ار بخواهی کشت

که از کمند تو کس را نجات ممکن نیست

۶

ز سینه آتش عشق تو باز ننشید

به آب سر که به آب فرات ممکن نیست

۷

تو فارغی و از این جانب آرزومندی

به غایتی است که آن را صفات ممکن نیست

۸

خلاف عهد تو میگویدم عدو که بکن

فریب من به چنین ترّهات ممکن نیست

۹

گمان مبر که نزاری دل از تو بردارد

نه در حیات که بعد از وفات ممکن نیست

تصاویر و صوت

نظرات