
حکیم نزاری
شمارهٔ ۳۳
۱
یقینم که ضایع نماند مرا
زلالی به لب برچکاند مرا
۲
اگر خواهد از تند بالای قهر
به قعر جهنم دواند مرا
۳
و گر خواهد از پای گاه عدم
به فردوس اعلا رساند مرا
۴
به سلطانیّ ام ملک باقی دهند
اگر بندۀ خویش خواند مرا
۵
طفیل گدایان اویم اگر
به تخت کیی برنشاند مرا
۶
که داند مگر دایۀ صنعِ او
که بهر چه می پروراند مرا
۷
به کشتیِ همت نزاری مگر
ز بحرِ بلا بگذراند مرا
۸
غلط می کنم زان که اوییِ او
ز ماییِ ما وا رهاند مرا
تصاویر و صوت

نظرات