حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۳۵

۱

برفت و بر سر آتش نشاند یار مرا

به پای حادثه افکند روزگار مرا

۲

گر آشکار کند آب دیده راز دلم

میان آتش سوزان چه اختیار مرا

۳

چنان نکرد کمند بلای عشقم صید

که قید عقل کند بعد از این شکار مرا

۴

می فکن از نظر عزّتم چنین ای دوست

که دوستان همه بگذاشتند خوار مرا

۵

زمانه را چه حسد بود در میانه ز من

که کنار تو افکند بر کنار مرا

۶

من از تو هیچ دگر جز همین نمی خواهم

مباش بی من و بی خویشتن مدار مرا

۷

تویی مرادِ من از کاینات و موجودات

به هر چه غیر تو باشد چه کار مرا

۸

موکّلان خیالت نمی هلند دمی

که بی وجود تو جایی بود قرار مرا

۹

دلی پر آتش و چشمی پر آب خواهم رفت

شهیدم ار بکشد دردِ انتظار مرا

۱۰

به شفقت تو نزاری امیدها دارد

روا مدار چنین نا امیدوار مرا

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۵۵۴

نظرات

user_image
عین. ح
۱۳۹۸/۰۸/۱۸ - ۱۸:۳۴:۱۳
بیت چهارم: میفکن از نظر عزّتم چنین ای دوستکه دوستان همه بگذاشتند خوار مرابیت پنجم: زمانه را چه حسد بود در میانه ز منکه از کنار تو افکند بر کنار مرابیت هفتم: تویی مرادِ من از کاینات و موجوداتبه هر چه غیر تو باشد چه کار و بار مرا