
حکیم نزاری
شمارهٔ ۳۶۹
۱
گر بیایی به سر چشمه ی حیوان برمت
پای کوبان به تماشا گه رضوان برمت
۲
شرط آن است ولیکن که هم از گام نخست
دست بر دست رضا با سر پیمان برمت
۳
چشم بر هم نه و بر بند زبان از سر صدق
جان به شکرانه بده تا بر جانان برمت
۴
آرزومند وصالی و به غایت محروم
به من آ تا به در از ورطه ی هجران برمت
۵
بارکش مور صفت باد چه می پیمایی
گر بیایی به سر تخت سلیمان برمت
۶
جبرئیلم نه من و نه تو رسولی اما
رخت بر تخت گه سدره نشینان برمت
۷
زهره داری که بیندیشی و رخصت یابی
گر نه من بر سر گنجینه ی سلطان برمت
۸
گر سر بندگی آل محمّد داری
تا بیاموزمت اول بر سلمان برمت
۹
ور تمنای مقیمان سماوات کنی
بی نزاری چو بیایی بر ایشان برمت
تصاویر و صوت

نظرات
ر.غ