حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۳۷۹

۱

شبنم نشسته بر ورق گل علی الصباح

خواهی که روح تازه برآید بیار راح

۲

جهّال نشنوند ولی ممتنع بود

جز از خواص راح طلب کردن ارتیاح

۳

از گردن خروس صراحی بریز خون

قبل الحدیث کرده به بسم الله افتتاح

۴

جنبان و چست باش و سبک روح و تازه روی

زیرا که در فسرده نه خیرست و نه صلاح

۵

فریاد عندلیب برآید ز گل ستان

مرغ سحر چو باز گشاید ز هم جناح

۶

آواز چنگ و ضرب و اصول و حریف جنس

با راح بس موافق حال است هر صباح

۷

از مونسی گزیر ندارم که می کنم

هر دم لطیفه دگر از طبعش اقتراح

۸

گه می کند غرایب اشعارم استماع

گه می دهد عوایب ابیاتم اصطلاح

۹

می خانه بی نزاری و پروانه بی چراغ

شاخیست بی شمایل و فالیست بی فلاح

تصاویر و صوت

نظرات