حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۴۱۱

۱

دلم ز جورِ تو خون گشت و برنمی‌گردد

ز راهِ دیده برون گشت و برنمی‌گردد

۲

چه سخت‌جان است این آهنین‌صفت دلِ من

که در فراقِ تو خون گشت و برنمی‌گردد

۳

به پایِ هجر در افتاد و برنمی‌افتد

به دستِ عشق زبون گشت و برنمی‌گردد

۴

ز چاه محنتِ بختم خلاص روزی نیست

که چرخِ وصل نگون گشت و برنمی‌گردد

۵

خرد ز حلقۀ زلفت که پای بندِ دل است

جهان نمایِ جنون گشت و برنمی‌گردد

۶

نزاریا دگر از دل مگوی و گر گویی

جزین مگوی که خون گشت و برنمی‌گردد

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۱۰۲۹

نظرات