
حکیم نزاری
شمارهٔ ۴۵۹
۱
میانه بخت دلم گر کرانهای گیرد
بلای صحبت خوبان بهانهای گیرد
۲
خلاص یابد و پیرانهسر بیاساید
به طبع زاویه خنب خانهای گیرد
۳
ولی چگونه رود در رکاب سلطانی
که عالمی به سرِ تازیانهای گیرد
۴
زمان چو می گذرد از گذشته غم نخورد
محققانه ز نو سر زمانهای گیرد
۵
نظر گهیش به عین الیقین شود حاصل
که از خیال مصور نشانهای گیرد
۶
ز گنج طبع به هر دم دفینهای بخشد
ز کنج فقر به هر دم خزانهای گیرد
۷
به بال شوق برآید به اوج سدره عشق
ورای قاف خرد آشیانهای گیرد
۸
من و مجاورت آستان میخانه
مراد آن که مرید آستانهای گیرد
۹
غلام همت آنم که چون نزاری مست
پس از دوگانه واجب سهگانهای گیرد
۱۰
غنیمتی شمرد نقد وقت را امروز
نوید حاصل فردا فسانهای گیرد
تصاویر و صوت

نظرات