حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۴۶۲

۱

دلی که پیشِ غم از صابری سپر سازد

غذایِ دل مگر از گوشۀ جگر سازد

۲

به رنجِ هجرِ تو در ساختم چو ممکن نیست

که با کسی به مدارا غمِ تو در سازد

۳

دلِ زمانه بسوزد ز سوزِ من چو دلم

نوایِ عشقِ تو با نالۀ سحر سازد

۴

مرا به عشقِ تو تقدیرِ چرخ راه نمود

اگر نه عقل ز پیشِ بلا حذر سازد

۵

ولی چو حکمِ قضایِ سپهر نازل شد

گمان مبر که کسی دافعِ قدر سازد

۶

دلم وصالِ ترا باز اگر اجل برسد

به هر حیل که بود چارۀ دگر سازد

۷

اگر چه کار نزاری زمانه با تو نساخت

امیدوارم آری خدا مگر سازد

تصاویر و صوت

نظرات