حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۴۷۸

۱

چشم بر راهم که جانان کی رسد‌؟

با چمن سروِ خرامان کی رسد‌؟

۲

نافۀ آهویِ چین کی آورند

وز سبا مرغِ سلیمان کی رسد

۳

هر دمم از عشق صفرا می‌کند

دردِ این سودا به درمان کی رسد

۴

این معمّا را به می باید گشاد

تا مرادِ بی نوایان کی رسد

۵

یا رب این باد از گلستان کی وزد

یا رب این سیب از سپاهان کی رسد

۶

کی به ما آید نسیمِ زنده‌رود

پیکِ صبح از باغ کاران کی رسد

۷

از عراق آید نمی‌دانم نسیم

یا ز اطرافِ خراسان‌، کی رسد

۸

از ختن یا از ختا یا از تتار

تحفۀ یاری ز ترکان کی رسد

۹

گرچه دوراندیشم و باریک‌بین

وهمِ من در وصفِ ایشان کی رسد

۱۰

کی بشارت‌نامهٔ روز آورند

وین شبِ یلدا به پایان کی رسد

۱۱

او که گفت آنم که فریادت رسم

ز اشتغالِ خویش با آن کی رسد

۱۲

غبغب و زلفی عجب دیدم به خواب

تا به من آن گوی و چوگان کی رسد

۱۳

هان نزاری هم‌چنان می‌گوی باز

چشم بر راهم که جانان کی رسد‌؟

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۱۰۹۸

نظرات