حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۵۱۷

۱

دوست می دارم فلان را راست است آری چه شد

من شدم دیوانه ی لیلی ترا باری چه شد

۲

من کسی را دوست می دارم که دشمن را مجال

نیست جز جان کندن و ار نیز هست آری چه شد

۳

چون ندارد از من بی من خبر جان رقیب

گر ملامت کرد بر چون من گرفتاری چه شد

۴

هرکه شد از بهر گل چیدن به باغ وصل دوست

سهل باشد گر بگیرد دامنش خاری چه شد

تصاویر و صوت

نظرات