حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۵۳۴

۱

عاقلان بسیار از من احتراز آورده اند

پیش از این اکنون همان آوازه بازآورده اند

۲

احتراز از خلق برامرست انکاری صحیح

کس نمی داند که از فطرت چه راز آورده اند

۳

هر کسی را هست بازاری و قدر و قیمتی

نیست آن نقدی که اینجا بر مجاز آورده اند

۴

در میان نامرادی هست رازی سر به مهر

کان نهان از گرد نان سرفراز آورده اند

۵

خلق نازک معده را چون طاقت این نقد نیست

لاجرم بر راز دانا احتراز آورده اند

۶

ناشناسان هر کس از رای و توان خویشتن

ابلهانه قصه ای دور و دراز آورده اند

۷

ترک آنها کن که می آرند پیش بت نماز

سجده آنجا کن که بت را در نماز آورده اند

۸

آفرین بر همت آزادگان کز ابتدا

بر خلاص خویشتن خط جواز آورده اند

۹

این همه حوران فردوسی به صحرای جهان

از برای عارفان پاک باز آورده اند

۱۰

نیست شو در خود نزاری ترک سوز و ساز کن

کفر و دین را از برای سوز و ساز آورده اند

۱۱

محو می باید شدن در دوست چندین قصه چیست

جان در این منزل ز بهر دلنواز آورده اند

۱۲

بنده بخشایا به مردانی که وقف امتحان

سر برون از پای مال حرص و آز آورده اند

۱۳

بی سر و پایی تهی دستم نیازم در پذیر

خود تهی دستان به درگاهت نیاز آورده اند

تصاویر و صوت

نظرات