
حکیم نزاری
شمارهٔ ۵۵۳
۱
اگر وصال تو دفع مفارقت نکند
زمانه ریش دلم را معالجت نکند
۲
هزار سال وصال از تصوری که مراست
کرای یک دم روز مرافقت نکند
۳
مکن به خون من بیگناه سعی که یار
به قتل یار موافق مبالغت نکند
۴
به حسن غره مشو با شکستگان آن کن
که ایزدت به قیامت مطالبت نکند
۵
مپوش روی ز صاحبنظر که او خود اگر
حرام باشد هرگز مشاهدت نکند
۶
بود که شاهد پاکیزه روی با درویش
به یک دو بوسه سزد گر مضایقت نکند
۷
خلاف اهل نظر گفته اند اهل صلاح
فرشته دیو صفت را متابعت نکند
۸
اگر خلاف نمودی به خوب رویان میل
نظر بدوختمی تا مطالعت نکند
۹
نزاریا نظر بی غرض کنی که خدای
همین گناه کسی را مؤاخذت نکند
نظرات