
حکیم نزاری
شمارهٔ ۵۵۹
۱
خوش وقت حال زنده دلانی که با تو اند
وه وه کمال زنده دلانی که با تو اند
۲
هجران بسوخت ما را در غیبت شما
طوبی وصال زنده دلانی که با تو اند
۳
هر کو نمی شود متصور نفوس را
غمگین زوال زنده دلانی که با تو اند
۴
بی تو حرام محض بود هر چه خواه باد
الا حلال زنده دلانی که با تو اند
۵
پیوسته در مقابل چشمی برون نه ای
هیچ از خیال زنده دلانی که با تو اند
۶
بسیار باز جست سکندر ولی نیافت
آب زلال زنده دلانی که با تو اند
۷
ممکن نمی شود که توان کرد شرح داد
وصف جلال زنده دلانی که با تو اند
۸
با رب بده نزاری شوریده را به لطف
خو و خصال زنده دلانی که با تو اند
نظرات