حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۶

۱

توبه بشکستند ما را برسرجمع آشکارا

برسرجمع آشکارا توبه بشکستند ما را

۲

خسرو فرخنده انجم حکم کرد و کرد پی گم

دیگری را این تحکّم زهره کی بودی و یارا

۳

متقّی مخمر نشاید کارها را وقت باید

از لعاب اطلس نیاید جز به تدریج و مدارا

۴

چون چنین افتاد سرده جامه ای پر بر کفم نه

بعد از این ترتیبکی ده کارک این بینوا را

۵

هم به غایت شرمسارم هم قیامت در خمارم

چاره ی دیگر ندارم چاره ای در ده نگارا

۶

صد بلا بر من گمارد عشق و یک جو غم ندارد

تا ملامت طاقت آرد کو دلی چون سنگ خارا

۷

کی پذیرد استقامت اضطراب این قیامت

الندامت الندامت ای مسلمانان خدا را

۸

عیب خود باید بدیدن پس زبان در ما کشیدن

ستر خود باید دریدن تا شود روشن شما را

۹

بر نزاری عیب کردن رنج بیهوده ست بردن

خون رز دارد به گردن چون بگرداند قضا را

تصاویر و صوت

دیوان حکیم نزاری قهستانی ـ ج ۱ (براساس ده نسخه خطی معتبر کهن سال) متن انتقادی - حکیم نزاری قهستانی - تصویر ۵۲۱

نظرات